نویسنده میگه:چه ها یه چیزی رو درمورد آرتین بگم چون دو سه نفر گویا از آرتین خوششون نمیاد.آرتین یه نماده.از آدم های دورواطرافمون.هر چیزی که به نظرش درست میاد رو انجام می ده.کاری نداره به این که برادرش فکر می کنه مثلا یگانه دختر خوبیه یا حالا هرچی..اکثر ادمای دورواطرافمون به فکر خودشونن.آرتین شاید به نظر بیاد که به فکر خودشه اما عملا می خواد برادرش رو از هچل نجات بده...یه چیزی هم در مورد تغییر قیافه بگم.تو رمان اولم هم گفتم.کسی که به لاتکس و مشتقاتش دسترسی کامل داشته باشه و بلد باشه باهاش کار کنه درست کردن یه صورت الکی براش کاری نداره...اوا کل رمان رو لو دادما...
تنهايي ام را كسي شريك نيست....
مطمئن باش دست نياز به سوي تو كه هيچ به سوي خودم هم دراز نخواهم كرد....
شايد تنهايي هايم از تنهايي دق كنند...
اگــــ ـر פֿــــ ـבا هــــ ـҐ راפـــ ـت ازش بگـــــ ـذرב؛
قیــــ ـامت را مـــ ــטּ بـــــ ـہ پــــ ـا פֿــــ ـواهــــ ـҐ ڪـــ ـرב . . .!
من اومدم این بار با یه رمان خارجی تووووووووووووووپ!!!!...
به احتمال زیاد خوشتون میاد فقط به درد کسایی که روحیه خشنی داره می خوره از اول بگم نگین نگفتی!!!
خلاصه:کسی که تو زندگی هیچ کاری نداره جز...کشتن.می کشه و براش اهمیت نداره کی جلوشه.کسی که از نعمت زندگی محروم می کنه کیه واسش مهم نیست.
نام نویسنده:سلیور سی هورس(خودتون انگلیسیش کنید)
صفحه قبل 1 صفحه بعد